Sherlock Holmes Chapter One عنوانی در سبک اکشن ماجراجویی است که در سال 2021 برای کنسول‌های نسل هشتم و نهم به بازار عرضه شده. بازی از زاویه دوربین سوم شخص روایت میشود و تنها به صورت تک نفره و در بخش داستانی قابل انجام بوده، فاقد بخش آنلاین و چند نفره است. بازی برشی از داستان زندگی شرلوک هولمز، کاراگاه جوان بریتانیایی را در خلال مشکلات روانی وی در دوران جوانی به تصویر میکشد. شرلوک هولمز 21 ساله، در سال 1875 و ده سال پس از مرگ مادرش -ویولت هولمز- به همراه دوست خود "جان" به جزیره‌ی کوردونا بازمیگردد؛ جایی که در کودکی مدتی به همراه خانواده در ویلایی بزرگ سکونت داشته. هولمز پس از استقرار در این خانه -خانه ویران شده استون‌وود- با مردی عجیب و غریب، ورنر ووگل آشنا می‌شود. ووگل به شرلوک تلقین می‌کند که مرگ مادرش احتمالا جزئیات نامشخص و مجهولاتی داشته و در واقع پرونده مرگ وی هنوز باز است.

 هولمز با فرض اینکه علت مرگ مادرش سل بوده، شروع به تحقیق در مورد این پرونده می کند. وی با ردیابی یکی از دوستان خانوادگی‌شان که اخیراً به قتل رسیده است، شروع به جمع‌آوری وقایع از طریق خاطرات ناگوار دوران کودکی خود می‌کند و درمیابد که ویولت، بر خلاف ادعای برادرش مایکرافت، از سل کشته نشده، بلکه در واقع حتی از ناراحتی روانی بسیار شدیدی نیز رنج میبرده؛ علت اصلی این مشکل روانی نیز مرگ همسر وی بوده است. در آن زمان یک پزشک سوئیسی به نام اتو ریشتر بر درمان ویولت نظارت داشته و متد درمانی خاصی را در پیش گرفته که منجر به مشکلات روانی ویولت شده است. مایکرافت با استفاده از نفوذ خود به بررسی پیشینه دکتر میپردازد، و در میابد که او برادری به نام کلاوس ریشتر داشته است.

پس از اینکه شرلوک قفل موزه خصوصی مادرش را باز می کند، با آثار تاریخی و هنری عجیبی رو به رو میشود که مادر پیش از مرگ جمع آوری کرده. با دیدن موزه خاطرات تازه‌ای در یاد شرلوک جان میگیرد. او حادثه ای را به یاد می آورد که در آن اتو ریشتر توسط مایکرافت به شدت مورد سرزنش قرار گرفته. بعداً مشخص میشود که به دلیل قصور پزشکی، او علیه دکتر شهادت داده است. همانطور که هولمز به تدریج خاطرات سرکوب شده خود را به دست می آورد، تازه معلوم میشود که "جان" –دوست و همراه او- در واقع اصلا وجود خارجی ندارد و زاده‌ی خیالات و ذهن مشوش شرلوک در پی تجربیات تلخ دوران کودکی بوده. افشاگری های بیشتر باعث ایجاد اثرات نامطلوب بر وجود "جان" میشود.

جان به اصرار از شرلوک میخواهد که تحقیقات خود را ادامه ندهد. هولمز در حین بررسی قتلی در یک مراسم بالماسکه در عمارت یکی از اعضای برجسته جامعه جزیره، با یک افسر پلیس مسن روبرو می شود. وی اطلاعات مهمی را برای پایان دادن به تحقیقات شرلوک در اختیارش قرار می دهد. در اینجا خاطرات مهم جدیدی بر شرلوک نمایان میشود؛ شرلوک هلمز ده ساله، همراه مادر بیمارش در باغشان قدم می زند. ویولت با یادآوری پسرش مبنی بر اینکه سیجر هولمز مدت‌هاست مرده است، به شدت برآشفته می‌شود و با حالتی برآشفته و جنون آمیز تلاش میکند شرلوک جوان را در حوض خفه کند؛ در اینجا تازه شرلوک دلیل فوبیای شدید خود از آب و غرق شدن را درمیابد.

در این قسمت انتخاب بازیکن تعیین کننده‌ی پایان داستان خواهد بود. اگر نتیجه این باشد که شرلوک (با تحریک ناخواسته جان) داروهای ویولت را دستکاری کرده است، نشان داده می شود که مادرش در پی یک واکنش آلرژیک به داروها کشته شده؛ تلاش اتو ریشتر برای نجات مادر نیز بی نتیجه مانده است. احتمال دیگر این است که ریشتر ویولت ناامید را به درخواست خود ویولت کشته شده و مایکرافت وی را دستگیر کرده است. مایکرافت در همه موارد با شرلوک در پایان رو به رو میشود. شرلوک و جان خداحافظی تلخ یا غم انگیزی خواهند داشت؛ بسته به انتخاب بازیکن، شرلوک یا به خاطر مرگ مادرش و یا به خاطر پنهان داشتن حقیقت از او، "جان" را مورد سرزنش قرار میدهد که در هر دو صورت نهایتا "جان" برای همیشه ناپدید میشود. هولمز برای آخرین بار با مادر خداحافظی می کند و دوباره با ورنر ووگل روبرو می شود. در اینجا مشخص میشود که ووگل همان برادر مجهول‌الهویه‌ی اتو ریشتر، کلاوس ریشتر است. 

در پایان نشان داده میشود که شرلوک پس از این ماجرا به دانشگاه کمبریج رفته و به مطالعه شیمی و علوم مربوط به جرم شناسی مشغول است. بازی با نمایش نخستین برخورد شرلوک هلمز و دکتر واتسون در سردخانه یک بیمارستان به پایان می رسد. در اینجا شرلوک از تشابه اسمی دقیق همخانه جدیدش با دوست خیالی سابق خود بسیار شوکه میشود؛ دکتر "جان" واتسون!