بازی Metal Gear V: The Phantom Pain در سال 2015 با سبک اکشن - ماجرایی (Action - adventure)، مخفی کاری (Stealth) و جهان باز (Open World) به بازار آمد. این بازی که از لحاظ داستانی حلقه مفقوده بین دو قسمت قبلی از بازی است، و داستان بازی پس از Ground Zero و قبل از Original Metal Gear دنبال می‌شود. از آنجایی که معمولا داستان Metal Gear به صورتی پیچیده در نظر گرفته شده است، در این بازی هم نویسنده و طراحان سعی کرده‌اند که بازی روند خطی نداشته باشد و بازیکن فضاها و خط‌های داستانی مختلفی را تجربه کند. گستردگی این بازی نسبت به Ground Zero تا حدود 200 برابر بزرگتر است و به نظر می‌رسد طراحان، دنیای بسیار بزرگی را برای بازیکن در نظر گرفته‌اند. ابزار مختلف، شخصیت های عجیب، سلاح‌های مختلف و فضاهای خاص و متنوع، این بازی را تا حدی جذاب می‌کند به طوری که بسیاری این بازی را جذاب‌ترین بازی سال معرفی کرده و برخی منتقدین آن را از بسیاری از جهات در صدر دیگر بازی‌ها قرار می‌دهند. 

از نظر گرافیک و صداگذاری بازی در حد کمال مناسب است و از لحاظ روند بازی، بازیکن باید از همه ابزار موجود استفاده کرده و با ارتقا بسیاری از آن‌ها پیشروی در بازی را صورت دهد. بازیکن در برخی موارد ممکن است از هلی کوپتر به عنوان پشتیبانی استفاده کند، بعضی اوقات هم ممکن است در مخمصه گیر کند و استفاده از مواد منفجره را ترجیح دهد. در بیشتر موارد هم باید سعی کند با مخفی‌کاری و با حداقل خسارت در بازی پیشروی نماید. چراکه اگر دشمن متوجه حضور شما شود و به زنگ خطر دسترسی داشته باشد، بلافاصله آنرا به صدا در می آورد و این باعث می شود روند اجرایی یک ماموریت برای شما دچار مشکل شود و تمام قت شما صرف از بین بردن نیروهای دشمن شود. همچنین این امکان وجود دارد، تا تمامی مهمات شما طی این اتفاق استفاده شود و برای روند ادامه ی بازی مشکل ایجاد کند. درواقع بهترین روش ممکن برای پیشروی در بازی، اقدامات مخفیانه است.

هوش مصنوعی بازی به حدی مناسب است که فرضا اگر بازیکن چند مورد از دشمنان را با استفاده از اسلحه ی دوربین دار و شلیک مستقیم در سر از بین ببرد، کم‌کم مشاهده می‌شود که سربازان یا نیروهای مقابل کلاه نظامی بر سر گذاشته‌اند. دقت داشته باشید که بازی Metal Gear واقعا برای رفتن از یک نقطه به نقطه دیگر نیست، بلکه نوع روابط با افراد، انتخاب مسیر و انتخاب‌ها برای درگیری و ... در نوع پیمودن بازی و پایان‌بندی بازی تاثیر دارد. طراحی این بازی در دنیایی‌باز با چرخه‌های شب و روز و مکان‌های متفاوت آنچنان می‌تواند جذابیت داشته باشد که بازیکن از طولانی بودن آن به واقع به هیچ عنوان خستگی را تجربه نکرده و تا انتها بازی را بپیماید. همچنین GamePlay غنی این بازی، شما را ترغیب میکند که حتی بعد از اتمام داستان اصلی بازی، این بازی را کنار نگذارید و همچنان به انجام دیگر ماموریت های جانبی بپردازید.